عاشقانه های رز قرمز

عاشقانه های رز قرمز

نقطه ی آغازسیـــــــگارکشیدن هایم روزی بود که تو تَرکَــم کردی و سیگار درکَـــم کرد...
عاشقانه های رز قرمز

عاشقانه های رز قرمز

نقطه ی آغازسیـــــــگارکشیدن هایم روزی بود که تو تَرکَــم کردی و سیگار درکَـــم کرد...

ضربه بعد . . .

زنـدگــی انـگــار

تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !

هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم

او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام

 هـول میزنــد بـــرای ضـربــه بـعــد ... !

کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی

خـیــالـت راحـت !!

خـسـتـگــی ِ مــن

 بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود ...

نظرات 188 + ارسال نظر
فرناز سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 15:50 http://raha69.blogsky.com

تو کیستی؟ هان؟ تو همانی که روزی با پای خودت آمدی و نماندی و رفتی؛و اما من؛من همانم که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم

مطهره سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 15:40 http://mokhatabhayeman.blogfa.com/

عاشق که می شوی ...

لالایی خواندن هم یاد بگیر ،

شب های باقیمانده ی عمرت ...

به این سادگی ها ،

صبح نخواهند شد .......

سلام من لینکتون کردم اگر دوست داشتید...
موفق باشید

عسل سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 15:30 http://www.asalmoradi.blogfa.com

نیستــــــــی
و این ینی یه بشقاب پــــــر از غذای موردِ علاقَم
با دو تـــــــــــــا قاشــــق کنارش
ومنی ک تو هر ثانیه صــــــــــد بــــــــــار بغضمو قورت میدم
و صدات که هنــــــــوز توی سرم میپیچه
-آروم تر بخور... دل درد میگیری...
ببین! دل درد نگرفتم... اما قلب درد چرا...
لایــــــــکـ : اینم دروغ گفته بودی؟!

ساناز سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 15:19 http://oghianooseabi.blogfa.com

چه لذتی داره
اونی که با همه وجودت دوسش داری
یهویی صدات کنه بگه
عشقم
عاشقـــــــــتم.....!....

دریــــ....ــــــــا سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 14:49 http://darya1300.blogfa.com/

عاقبت از غم وازجـــورزمـــان میمیــرم


به که گویــم که من ازظلم زمین دلگیرم


بعضــــی ازمـــردم دنیــا زوفــا بیدادنــد


خون من کرده به شیشه ، به جوانی پیرم


آنقـــدرظـلــم فراگـیـــرشـــــده دردوران


که دگــــرازسپـری کــردن عمرم، سیـرم


هیچکس نیست که فریاد مرا گوش کند


گــر چـه عالــم شنــود ناله عالـم گیـرم


چــاره ای نیست به جز صبروصبـوری ای

نصـــر


ای که گویی که من از جورزمان دلگیرم

mehrsav سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 14:49 http://www.mehrsav.blogfa.com

یه دریا اشک برای ریختن دارم
یه دل گرفته
یه زندگی پر از خالی
من سرشارم از تنهایی

سلام خوش اومدی......

درد دارد

وقتی چیزی را کسر میکنی

که با وجودت جمع زده ای .

کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد!

لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟!

دلتنگی معنی ندارد... درد دارد...

این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود...

اینجا زمین است

اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردنن

فراموشت میکندد.........

سلام ...

مرسی که به وبم اومدی ... بازم منتظر حضورت هستم

sepide سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 14:11 http://dontcare0111.blogfa.com

"دقایقی تو زندگیت هست که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه , که دلت میخواد اونو از تو رویات بیرون بکشی و , توی دنیای واقعی با تمام وجوت بغلش کنی ...

مونا سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 14:00 http://mona43.blogfa.com

آدم

چرک نویس خدا بود

تا نسخۀ نهائی اش

حوّا را سروده باشد !

نفس سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 13:32 http://nafisehosainie.blogfa.com

سلام . ممنون از حضورتون .

leila دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 23:56 http://leilamzh@blogfa.com

weblogeton mahshare

mamnon az lotfeton

ro.da دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 23:15 http://rodaa.blogfa.com

درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند

معنی کور شدن را گره ها میفهمند

سخت است بالا بروی ساده بیای پایین

قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند

یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند . . .

mobina دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 21:49 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

قرن هاست جستجوگر ادم هستم
تا لذت خوردن یک سیب سرخ را با او تجربه کنم
قرنهاست...!
مشکل از من نیست... نه من...
نه سیب سرخ...
نه شیطان
تو نایاب شدی آدم...!

مهشید دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 20:04 http://mahshidgoon.blogfa.com

وقتی دلتنگی
وقتی غصه داری
وقتی درونت پر از بغضه
وقتی مجبوری بی صدا فریاد بزنی
وقتی مجبوری اشکاتو خودت پاک کنی
آروم و بی صدا
تک و تنها
گوشه اتاق بشینی
زانو هاتو بغل کنی
به دلت بگی
دلکم آروم باش
دستتو بذاری رو قلبت و نوازشش کنی
این وقتا
زمان خیلی دیر میگذره
هزار بار میکشتت و زنده ت میکنه تا بگذره
لعنت به این زمان
لعنت به این ساعت ها و ثانیه ها و دقیقه ها

haMid دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:57 http://aftab210.blogfa.com

ای کاش که من پیر شوم در بغلت
با دست تو زنجیر شوم در بغلت
پرواز پر از حس رهایی ست ولی
ای کاش زمین گیر شوم در بغلت

SOGAND دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:46 http://WWW.KOLBEGHAM9.BLOGFA.COM

به دیدارم بیا هر شب،
در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند
دلم تنگ است.
بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخند.
شبم را روز کن در زیر تن پوش سیاهی ها.
دلم تنگ است.
بیا بنگر چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سر پوشیده وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها.
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی.
به دیدارم بیا، ای مهربان با من.

haMid دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:25 http://aftab210.blogfa.com

دلتــ به ماندن نبود جــــانم ...
بــــ ـــرو ...

گدایی چشمانتــ را دیگر بلد نیستم ...

مگــــ ـر یادتــــ نیستــ ؟؟؟

نذر کرده بود که

(( کـــــــــــــوه شوم

پای نبودنهـــایت بایستم ... )) !!

ستــاریکا دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:20 http://sat411dw.blogfa.com/

غفلت کرده ای مادر ؛ پشت این قلب عاشق فرزندت آرام آرام جان می سپارد و تو چگونه فراموش کردن را ب او نیاموخته بودی . . .

ستــاریکا دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:18 http://sat411dw.blogfa.com/

می گویند : شاد بنویس
نوشته هایت درد دارند !
و من یاد مَردی می افتم که با گیتارش
گوشه ی خیابان شاد میزد
اما با چشمهای خیس . . . !

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:11 http://dele-shayda2.blogfa.com

زمان بی کرانه را
تو با شمار عمر ما مسنج
به پای او دمی ست این درنگ درد و رنج
به سان رود
که در نشیب دره سر به سنگ می زند رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:10 http://dele-shayda2.blogfa.com

گفتمش شیرین ترین آواز چیست؟
چشم غمگینش به رویم خیره ماند
قطره قطره اشکش از مژگان چکید
لرزه افتادش به گیسوی بلند
زیر لب غمناک خواند
ناله‌ی زنجیرها بر دست من
!... هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:10 http://dele-shayda2.blogfa.com

چه غریب ماندی ای دل !
نه غمی ، نه غمگساری
نه به انتظار یاری ،
نه ز یار انتظاری
غم اگر به کوه گویم
بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری
... هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:09 http://dele-shayda2.blogfa.com

بسترم صدف خالی یک تنهاییست
و تو
چون مروارید
گردن آویز کسان دگری
!... هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:09 http://dele-shayda2.blogfa.com

هوای روی تو دارم نمی گذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که می سپارندم
مگر در این شب دیر انتظار ِعاشق کش
به وعده های وصال تو زنده دارندم
غمی نمی خورد ایام و جای رنجش نیست
هزار شکر که بی غم نمی گذارندم
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:08 http://dele-shayda2.blogfa.com

سایه ها،زیر درختان، در غروب سبز می‌گریند.
شاخه ها چشم انتظار ِ سرگذشت ابر،
و آسمان، چون من، غبار آلود دلگیری.
باد، بوی خاک ِ باران خورده می‌آرد.
سبزه ها در راهگذار ِ شب پریشانند.
آه، اکنون بر کدامین دشت می‌بارد؟
باغ، حسرتناک ِ بارانی ست،
چون دل من در هوای گریه‌ی سیری...
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:06 http://dele-shayda2.blogfa.com

شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم
که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجره ام می گرید
صبحگاهان شبنم
می چکید از گل سیب
هوشنگ ابتهاج

دو خواهر دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:05 http://fereshtehmahsa.blogfa.com/

دایا...
برای بدست آوردنش با قسمتت میجنگم!
پس"خدایا" خط و نشان دوزخت را برایم نکش! جهنم تر از نبودنش جایى را سراغ ندارم...

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:05 http://dele-shayda2.blogfa.com

چرا پنهان کنم ؟ عشق است و پیداست
درین آشفته اندوه نگاهم
تو را می خواهم ای چشم فسون بار
که می سوزی نهان از دیرگاهم
چه می خواهی ازین خاموشی سرد ؟
زبان بگشا که می لرزد امیدم
نگاه بی قرارم بر لب توست
که می بخشی به شادی های نویدم
دلم تنگ است و چشم حسرتم باز
چراغی در شب تارم برافروز
به جان آمد دل از ناز نگاهت
فرو ریز این سکوت آشناسوز
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:05 http://dele-shayda2.blogfa.com

...چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم
برخیزم و بگشایم بند از دل پر آتش
وین سیل گدازان را از سینه فروریزم
چون گریه گلو گیرد از ابر فرو بارم
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم
ای سایه ! سحرخیزان دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:04 http://dele-shayda2.blogfa.com

وه، چه شیرین است.
رنج بردن با فشردن؛
در ره یک آرزو مردانه مردن!
و اندر امید بزرگ خویش
با سرو زندگی‌ بر لب
جان سپردن!
آه؛ اگر باید
زندگانی را بخون خویش رنگ آرزو بخشید
و بخون خویش نقش صورت دلخواه زد بر پرده امید؟
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:03 http://dele-shayda2.blogfa.com

فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 19:02 http://dele-shayda2.blogfa.com

امروز
نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی، که پس پرده نهان است
گر مرد رهی ؛ غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه سرمنزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود ، زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از ان روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ایام دل آدمیان است...
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 18:59 http://dele-shayda2.blogfa.com

درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پُر ملالِ ما پرنده پَر نمی زند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند
نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند
گذرگهی ست پُر ستم که اندر او به غیرِ غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
دلِ خرابِ من دگر خراب تر نمی شود
که خنجرِ غمت ازین خراب تر نمی زند
چه چشمِ پاسخ است ازین دریچه های بسته ات؟
برو که هیچ کس ندا به گوشِ کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درختِ تر کسی تبر نمی زند
هوشنگ ابتهاج

✿شــــــیدا✿ دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 18:57 http://dele-shayda2.blogfa.com

سلام رضا عزیز
خوبین؟؟ وقت بخیر
آپ زیبایی بوددوست من صبوری همیشه ثمر بخش بوده

ارزو دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 18:40 http://y-mylove-a.blogfa.com

من یک دخترم

وقتی خسته ام وقتی کلافه ام...

وقتی دلتنگم ...

بشقاب ها را نمی شکنم

شیشه ها را نمی شکنم غرورت را نمی شکنم

دلت را نمی شکنم

در این خستگی ها زورم به تنها چیزی که می رسد

این بغض لعنتی ست...

گونه هایت خیس است ؟
باز با این رفیق نابابت ، نامش چه بود ؟ هان ! باران . . .
باز با “ باران ” قدم زدی ؟
هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها ! همدم خوبی نیست برای درد ها ، فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میکند . . .

mobina دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 17:45 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

عادت ندارم درد دلم را
به همه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم…
تا همه فکر کنند . . .
نه دردی دارم و نه قلبی…!

شادی دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 17:33 http://shadi-shadi.blogsky.com

هــــنوز بـرآیش می نـــویسـَم
درست مثــــلِ کــودکـی کــــ ه
هـــــرروز غـذآ میریزد
بــــرآیِ مــآهیِ مرده اش....

شادی دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 17:30 http://shadi-shadi.blogsky.com

می دانم بعد از من ، از نو شروع خواهی کرد
اینجا "دوستت دارم " های تو
هرشب مهمان کسی ست ...

mahboob دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:49 http://www.roochak66.blogfa.com

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق
ورزیدیم

دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من
غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود

و سومین روز چطور؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را
کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد .

و و و و چند روز پیش را چطور؟ به خاطر داری؟ که با یک چتر اضافه آمدی و
مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم
دورتر راه برویم . . .

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو

mahboob دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:47 http://www.roochak66.blogfa.com

چپیده بودیم توی صف…
زیر باران…..
منتظر تاکسی‏های هفت تیر به پارک وی….
دختر کنار دستی ‏ام از همان اولی که پشت سرم ایستاد

چترش را گرفت سمت من که….
شما قدتان بلندتر است آقا،
چتر را بگیرید دستتان من هم بیایم زیرش….
لبخند هم زد…..
از آن جنس لبخندهای قشنگ….
مهربان و ملیح….
دخترانه و دلبر….
چطور می‏توانستم عاشقش نشوم؟
او لبخند زده بود و هوا بارانی بود….
دیگر اختیار و انتخابی وجود نداشت….
عاشق شدن یک ضرورت بود…..
یک باید

آدم باید یه تــــــــــــــــــــو داشته باشه

که هروقت از همه چی خسته وناامید بود بهش بگه

مهـم اینه که تـــــــو هستی

بیخیال دنیا...

کژال دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:34 http://http://yeksatrsokoot.blogfa.com/

" برای خودت یک خلوت دست نیافتنی داشته باش

گاهی باید خیلی از اتفاقات را

فقط با خودت در میان بگذاری...! "

ستاره دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:34 http://hevayeto.blogfa.com/

وبلاگتون بسیار زیباست
خصوصا قالب
من لینکتون کردم به اسم وبلاگتون
موفق باشید

مهرنیا دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:26 http://www.maan2013.blogfa.com

یـآدش بــخیـر
یـــک روز بــود کـه دلِ سنگـم
بـآ دیدنِ اسمـــَش رویِ گــوشی می لرزید . .

کژال دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:20 http://http://yeksatrsokoot.blogfa.com/

گاهی فقط دلت میخواهد
زانوهایت را تنگ دراغوش بگیری
وگوشه ای از گوشه ای ترین گوشه ای که میشناسی
بنشینی وفقط نگاه کنی ..
گاهی دلگیری
شاید از خودت ...
شاید[گل]

[ بدون نام ] دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 16:20

گاهی فقط دلت میخواهد
زانوهایت را تنگ دراغوش بگیری
وگوشه ای از گوشه ای ترین گوشه ای که میشناسی
بنشینی وفقط نگاه کنی ..
گاهی دلگیری
شاید از خودت ...
شاید[گل]

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.