چه سخت میگذرد
این روزها . . .
که همراهش
هم پاییز باشد . . .
هم ابر باشد . . .
هم باران باشد . . .
هم دلتنگی باشد . . .
و هم غروب جمعه باشد . . .
تمامش را این سیگآر لعنتی میداند و می سوزد
اما این زندگی کآر خودش را میکند
واین زیر سیگآری
هی پر می شود
و هی خالی . . .
عاقل مباش که غم دیگران خوری ،
دیوانه باش تا دیگران غمت خورند !
فقط کسی دلتنگی رو درک می کنه که طعم وابستگی رو چشیده باشه .
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
اینجا زمین است، زمین گرد است
تویی که مرا دور زدی!
فردا به خودم خواهی رسید
حال و روزت دیدنیست
تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو
تو شدی زندگی من، همه یادم شده تو
یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود
می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو
تو دنیایی که جای آرزوهاست
کسی جز تو منو عاشق نمی خواست
بیا تا تکیه گاه من تو باشی
دلم مثل خودت تنهای تنهاست
نیستی همنفسم سهم دلم بی کسیه
تنهایی پر از غم و حسرت و دلواپسیه
بی تو این زنده بودن زندگی محسوب نمیشه
زخم رو قلب شکسته ام تا ابد خوب نمیشه
سلام رضا عزیز
خوبین؟؟
اپ زیبا و غمگینی بو و چقدر دلتنگی سخت و طاقت فرساست
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت مورچه دانه را برداشت و دوباره بر دوشش گذاشت و گفت خدایا گاهی یادم می رود که هستی کاش همیشه نسیم بوزد
لینکم کن
گاهی سرسری رد شو..
زندگی کن…
چرا که..
“دقت” .. “دق ات” میدهد..
تنهایم . . .
اما دلتنگ آغوشی نیستم ،
خسته ام . . .
ولی به تکیه گاه نمی اندیشم ،
چشمهایم تر هستند و قرمز . . .
ولی رازی ندارم ،
چون مدتهاست . . .
که دیگر کسی را خیلی دوست ندارم . . . .!!!
میدونی چرا وقتی میخوای بری تو دریا چشمهاتو میبندی ؟؟؟؟ وقتی میخوای گریه کنی چشمهات رو
میبنی؟؟؟ وقتی میخوای کسی رو ببوسی چشمهات رو میبندی ؟؟؟؟؟ چون قشنگ ترین چیزهای این
دنیا قابل دیدن نیست
عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی...!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی...
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ ... دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ
عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی...!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی...
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ ... دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ
رفیق آلوچه نیست بهش نمک بزنى !!
عاشقت نیست بهش کلک بزنى .!!
رفیق مقدسه ، باید جلوش زانو بزنى!!!!!
سلومتی تموم رفقای بامرام و بی کلک . . .
روزگارت خدایی
عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی...!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی...
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ ... دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ
زندگی پراست از گره هایی که تو آن را نبسته ای
اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی تنهای تنها !!!
چقد خوبه دوستایخوبی مثل شما وآقا رضا رزآبی دارم که بااینکه زیاد وقت نمیکنم بیام بازم بهم سر میزنین
ممنونم
واقعا ممنون
بعضی زخم ها را
هر روز صبح باید باز کنی روش نمک بپاشی
تا یادت باشه دیگه سراغ بعضی آدما نری
عاشقان شهر من
چنان کثیفند که :
مجنونشان با شیرین
میخوابد
و فرهادشان با لیلی...!
مُراقب باش به چه کسی اِعتماد میکنی !
“ شیطان ” هَم یه زَمانـی “ فرشته ” بود . ....
چـــه آشــوبیـســـت در دلـــ♥ــم ...
وقتـــی نمـــی دانــــــم ...
درنـــبودنـــــم ...
بـــــه بـــــودن ِ
چــ ـه کســـــی فکـــر مـــی کـنــــــی ......!
دلم تنگ است و این شبها یقین دارم
که میدانی......
صدای غربت غم را ازاحساسم تو میخوانی......
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین......
ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی....
ما
نسلی هستیم که
بهترین حرفهای زندگیمان رانگفتیم
تایپ کردیم!!!
باز..... هـــوایِ نگاهـــم بارانیست..!!!..
باز.... سقف خانه دلم چکّه میکند...
باز........این دلِ شکسته......تعمــــیر میخواهد!
آپم
روزگارت خدایی[گل]
چه قدر زیبـ ـاست کسی را گرامـ ـی بداریم
نه برای نیـ ـاز...
نه از روی اجبـ ـار...
و نه از روی تنهـ ـایی...
فـ ـقط برای اینـ ـکه ارزشش را دارد.
بالاخره آپ کردم
هنوز"منتظرتمـــــــــــــــــــــــ"درهمان جاده ای که بی پروا و بانامردی تمامــــــ "دست هایم را ول کردی.
شاید دوباره بیاییــــــــــــــــــــــــــــ
دلم تنگ است و این شبها یقین دارم
که میدانی......
صدای غربت غم را ازاحساسم تو میخوانی......
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین......
ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی....
نمى دانم چه رابطه ایست ؟
بین نبودنت با رنگ ها
دلتنگ تو که میشوم
زندگى ام سیاه مى شود !..
نمازت را ترک مکن!
میلیون ها نفر زیر خاک،
بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست
تا سجده کنند…
و لو یک سجده
سلام داش رضا
اگه دوست داشتی به وب من هم یه سری بزن
اگه با تبادل لینک هم موافقی یه ندا بده
یه وقتایی که دلت گرفته ؛
بغض داری ،
آروم نیستی !
دلت براش تنگ شده ....
حوصله ی هیچکسو نداری !
به یاد لحظه ای بیفت که :
اون همه ی بی قـراری های تو رو دید؛
اما ....
چشمـاشو بست و رفت ... !!!
ناشناسی بی کس، نیمه شب هم حتی!
اگر از کوچه ی تنهایی قلبم گذرد،
عطر بدرود و درودش سالی،
در دلم خواهد ماند....
تو که دیریست در این کوچه اقامت داری.....
خوش به حال باد
گونه هایت را لمس می کند
و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند؛
عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!
در هم می پیچند و عاشق تر می شوند…
┓━━━┏
┃┓┏┓┗
┃┃┃╋
┃┃┃╋
┃┛┗┛┏
┛━━━┗
┓━━━┏
┃┓━┏┃
┃┃╋┃┃
┃┃╋┃┃
┃┛━┗┃
┛━━━┗
┓━━━┏
┃┓━┏┃
┃┃╋┃┃
┃┃╋┃┃
┃┛━┗┃
┛━━━┗
┓━━━┏
┃┓━┏┃
┓━━┗┃
┃┓━━┗
┃┛━┗┃
┛━━━┗
┓━━━┏
┛━━┏┃
┓━━┗┃
┛━━┏┃
┓━━┗┃
┛━━━┗
┓━━━━┏
┃┓┏┓┏┃
┛┗┃┃┛┗
╋╋┃┃
╋╋┃┃
╋╋┛┗
┓━━━┏
┃┓┏┓┗
┃┃┃╋
┃┃┃╋
┃┛┗┛┏
┛━━━┗
┓━━━┏
┃┓━┏┃
┃┃╋┃┃
┃┛━┗┃
┃┓━┏┃
┛┗╋┛┗
┓━━━┏
┃┓━┏┃
┃┛━┗┃
┛┏┓┏┃
┓┗┃┃┃
┛━┗┛┗
┓━━━┏
┃┓━┏┃
┃┃╋┃┃
┃┛━┗┃
┃┓━┏┃
┛┗╋┛┗
┓━┏┓━┏
┃┃┛┗┃┃
┃┓┏┓┏┃
┃┃┃┃┃┃
┃┃┃┃┃┃
سلام داداش رضاخوبین؟
من آدرس وبمو عوض کردم
http://taraneyezendegi246.blogfa.com
خوشحال میشم بازم بهم سربزنید
عـآطِفــ ه دٌختَـری اَز جِنــسِ مِهـــرَبــآنـــی , pinkgirllllllll
می بخشم کسانی را که هرچه خواستند بامن ،
بادلم و با احساسم کردند
و مرا در دور دست خودم تنها گذاشتند
اما از آنها سپاسگذارم که یادم دادند:
چطور زندگی کردن را
حتی اگر بهترین ها را از دست بدهم
این زندگیست که بهترینهای دیگر را برایم میسازد
یادم دادند:
آنرا یخواهم که به التمـــاس آلوده نباشد ...
حتی زندگی
پروردگـــارا
به من بیاموز در طول عمرم
آهی نکشم برای کسانیکه دلـــم را شکستند...♥
ҳ̸Ҳ̸ҳ باکره بودن بدن هآ چه اهمیتـی دارد وقتـی دلهــ❥ــآ فاحشه اند ҳ̸Ҳ̸ҳ
امُل نـیستَم !!
دل مـی خوآستَم اَز تو ، نــﮧ تـــَن!!
تن فُروش دَر شَهر زیـــآد اَستــ !!
جــآیـی خوآندَم فَرقـی نَدارَد زَن بآشـی یـآ مَرد
دل نـَدآده تــَن بـدَهــی فاحِشـﮧ ای
گاهی دلت از سن و سالت میگیرد...
میخواهی کودک باشی...
کودکی که به هر بهانه ای
به اغوش غمخواری پناه می برد
و اسوده اشک می ریزد...
بزرگ که باشی
باید..
بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی..